فرازانه می خواست با دامادم رابطه داشته باشد و به خاطر همین موضوع این کار را با دخترم کرد

حوادث رکنا: یک عمر از جان و دل زحمت کشیدم و خون دل خوردم تا بچه هایم سربلند باشند،اما یک نارفیق از خدا بی خبر با سو استفاده از سادگی دخترم …

وقتی فهمیدیم عکس های شخصی دخترم در فضای مجازی منتشر شد است ، با نگرانی و دلشوره موضوع را به پلیس Police اعلام کردیم. خدا خیرشان بدهد کارشناسان پلیس فتا را، با تحقیقات خود ،خیلی زود متهم این پرونده را شناسایی کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ماجرا از این قرار بود که دخترم دوستی دارد به نام فرزانه.آن ها هم سن و سال هستند و از کودکی همدیگر را می شناسند. چند وقت قبل، به یک مراسم جشن در تالار دعوت بودیم.

فرزانه هم که آشنایی دوری با ما دارد آنجا بود.رفتار ظاهری اش نشان می داد از دیدن مان خیلی خوش حال شده است. فرزانه با گوشی تلفن همراه خود از دختر ساده ام چند عکس در فیگورهای مختلف گرفت تا بعد برایش ارسال کند اما ما نمی دانستیم پشت آن لبخند های مرموزش چه انگیزه و هدفی دارد.

متاسفانه فرزانه، که فکر می کنم خاطر خواه نامزد دخترم شده بود.عکس های فرزندم را برای خواهر دامادم ارسال می کند . تصورم این است می خواسته با ارسال عکس ها به خانواده دامادم وانمود کند ،دختری که به عنوان عروس آینده شان انتخاب کرده اند سربه راه و باوقار نیست و با بدبینی و شک و تردید، دامادم از دخترم رو گردان شود.

باور کنید از دست این کارها و فشار عصبی ای که به خاطر چند عکس دیده ام دارم دیوانه می شوم . متاسفانه دامادم نیز که تحت تاثیر قرار گرفته و ناراحت شده بود با رفتارهای توهین آمیزش تا جایی که می توانست آزارمان داد .هنور تحقیقات پرونده تکمیل نشده تا بدانیم علت و انگیزه دقیق کار غیر اخلاقی چه بوده است .

آنچه مسلم است این است که دخترم نباید به دوستش اعتماد می کرد و با او عکس می گرفت. واقعیت این است که ما نمیدانیم افراد غریبه ای که ادعای دوستی دارند چه قصد و نیتی در سر می پرورانند.

برای همین است که حد و مزر رفاقت با افراد غریبه و نامحرم را باید نگه داریم و کلاه خودمون را محکم نگه داریم تا باد غفلت آن را برندارد و سرمان بی کلاه نماند.

من از دامادم نیز انتظار نداشتم با دیدن چند عکس جوگیر بشود و بدون آنکه صحبتی با ما داشته باشد تصمیمی عجولانه بگیرد و به ما توهین کند. دخترم و دامادم به مرکز مشاوره آرامش پلیس معرفی شده اند. امیدوارم هردوشان به اشتباهات خود پی ببرند.

گفتگو با کارشناس:

درباره این ماجرا نظر یکی از مدرسان مهارت های زندگی را جویا شدیم . دکتر «سید مجید موسوی راد » گفت: در دنیای کنونی ارتباط و آگاهی نسبت به فنون آن امری دقیق، لازم و موثر است. از سوی دیگر تقویت هوش هیجانی به عنوان عامل اصلی مدیریت روابط بین فردی نیز در بطن خانواده و محیط پیرامونی از این موضوع مهمتر است.

وی افزود: در ادامه این ماجرا به حدیثی از معصومین(ع) اشاره می کنیم که می فرمایند: «المومن کیّس »(انسان مومن زیرک است)، یعنی به صورت تلویحی به موضوع هوشمندی در روابط انسانی اشاره می کند. در صورت اثبات نهایی جرم، به لحاظ قانونی فرزانه می بایست پاسخگوی وضعیت بوجود آمده باشد،

رئیس مرکز مشاوره آرامش پلیس خراسان رضوی افزود: اما سوال اول ما از سارا این است که میزان و حدود ارتباط وی با فرزانه تا چه میزان بوده است که فرزانه اینهمه اطلاعات از وی و خانواده همسر وی را دارد؟

سوال دوم از سارا این است که معنی گرفتن عکس های خاص در یک مجلس خصوصی آن هم توسط یک نفر به ظاهر دوست یعنی چه؟

وی افزود: نکته سوم اینکه حد و مرز دوستی تا کجاست؟

انسان ها نیارمن ارتباط بوده و هستند و این موضوع یک اصل بدیهی در روابط بی فردی می باشد، اما موضوع مهمتر، حد و حدود این ارتباط است؟ به چه میزان و تا چه حدی این ارتباط می بایست عمق داشته باشد؟.

از سوی دیگر فرزانه، به عنوان فردی که قدرت کنترل هیجانی و مدیریت خود (خود تنظیمی، خود کنترلی) را نداشته و نتوانسته با وقایع زندگی خود سازگار شود، مشخص می شود. زندگی همه افراد مملو از شرایط خوب و بد می باشد که لازمه گذر کردن از این موقعیت ها، داشتن خود کنترلی و مدیریت خود است تا با تصمیمات اشتباه مسیر زندگی خود را تغییر ندهیم.

در جامعه ما افرادی همچون سارا و فرزانه زیاد هستند که هر دوی این گروه از افراد هم نیازمندداشتن مهارت های ارتباط موثر هستند و هم نیازمند داشتن مهارت های خود مدیریتی و خود تنظیمی، تا اینکه نه آسیب ببینند و نه آسیب بزنند.

منبع: رکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۰۹۳۶۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پسر روانی مادر پیرش را کشت و آتش زد / «صدایی از من می‌خواست از مادرم انتقام بگیرم»

ساعت ۱۰ شب شنبه ۱۵ اردیبهشت ساکنان ساختمانی در محله وردآورد صدای درگیری و مشاجره مادر و پسر همسایه طبقه سوم را شنیدند.   به گزارش خبرآنلاین،دقایقی بعد ناگهان صدای زن همسایه خاموش شد اما استشمام بوی شدید سوختگی که کل ساختمان را پر کرده بود همسایه‌ها را از خانه‌هایشان بیرون کشید.   به‌دنبال بوی دود و سوختگی، آنها به طبقه سوم رسیدند و دریافتند این بو از خانه مادر و پسر می‌آید. بلافاصله آنها با آتش‌نشانی و پلیس تماس گرفتند. وقتی همسایه‌ها پشت در خانه رسیدند پسر جوان فریاد می‌زد: «بروید! اگر از اینجا دور نشوید خودم را با اسید می‌سوزانم.»   لحظاتی بعد مأموران کلانتری وردآورد و آتش‌نشانی وارد محل شده و از پسر جوان خواستند تا در را باز کند. اما تهدیدهای او ادامه داشت و فریاد می‌زد: اگر کسی نزدیک شود خودم را با اسید می‌سوزانم.   از آنجایی که صدایی از زن صاحبخانه به گوش نمی‌رسید، مأموران احتمال دادند که بلایی سر پیرزن آمده باشد.با این احتمال موضوع به بازپرس کشیک قتل و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت اعلام شد.   با حضور تیم جنایی در محل و پس از دقایقی صحبت با پسر جوان، او تسلیم شد و در را باز کرد. با ورود تیم جنایی به محل آنها با جسد پیرزن جلوی در آپارتمان روبه‌رو شدند که در حال سوختن بود.   خانه بهم ریخته و کنار جسد چاقو، پیچ گوشتی و ظرفی افتاده بود که پسر جوان مدعی بود داخل آن اسید است و می‌خواسته با آن، خودش را بسوزاند. امدادگران آتش‌نشانی، بلافاصله جسد را خاموش کردند.   یکی از همسایه‌ها در تحقیقات میدانی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت گفت: این پسر مشکل روحی و روانی دارد و حتی مدتی هم در مرکز درمانی بستری بود. شب حادثه صدای مشاجره او و مادرش را شنیدم که مادرش می‌خواست او قرص‌هایش را بخورد اما وی امتناع می‌کرد.   اعتراف به قتل پسر جوان که وضعیت روحی خوبی نداشت در رابطه با جنایتی که مرتکب شده بود، گفت: مادرم مدام می‌گفت تو دیوانه‌ای و باید قرص‌هایت را بخوری. این کلمات مرا تحریک کرد. حس بدی به من دست داده بود و صداهایی می‌شنیدم که از من می‌خواست از مادرم انتقام بگیرم.   وقتی داخل آشپزخانه بود به سمتش رفتم و چاقو و پیچ گوشتی را از آشپزخانه برداشتم و به او حمله کردم. مادرم فرار کرد و من دنبالش دویدم و او را زدم بعد روی جسد بنزین ریختم و آن را به آتش کشیدم.   با دیدن شعله‌های آتش تازه متوجه شدم که چه‌کار کرده‌ام. پشیمان شدم و تصمیم گرفتم با اسید خودم را بکشم. به سراغ ظرفی رفتم که داخل آن اسید بود. من نمی‌توانستم بدون مادرم زندگی کنم.

در بررسی محتویات بطری، مشخص شد که داخل بطری جوهر نمک بوده اما متهم تصور می‌کرده که داخل آن اسید است. پسر جوان که وضعیت روحی مناسبی نداشت به دستور بازپرس جنایی بازداشت و برای بررسی سلامت روانی به پزشکی قانونی منتقل شد. کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: دستگیری قاتل فراری دو میهمان عروسی در مخفیگاهش ربایش دختر نوجوان در ازای ۱۰۰ میلیارد ریال در جنوب تهران قتل زن و مرد میانسال در شهر ری درپی اختلافات مالی